به گزارش اصناف شهر، اقتصاد کشور بیش از یک دهه است که با چالش مواجه بوده و دو دوره تحریم در دهه ۹۰ به زیرساختهای واحدهای تولیدی آسیب جدی وارد کرده است.
کاهش ارزش پایه پولی کشور نقدینگی را به سوی بازارهای کاذب هدایت و مدیریت آن را با مشکل رو به رو کرده است. کسری بودجه در چند سال اخیر و کاهش قدرت خرید مردم مسائلی مانند به روز رسانی قیمت محصولات را همچون شمشیر دو لبه ای کرده است؛ از یک سو افزایش قیمت، فقر را گسترش میدهد و از سوی دیگر دستوری نگه داشتن نرخ کالاها ادامه حیات فعالیتهای تولیدی را با خطر توقف مواجه میکند. تعطیلی واحدها سبب میشود نقدینگی آنها یا از بازارهای کاذب سر بر آورد یا در کشورهای همسایه سرمایه گذاری شود.
شرایط به گونهای است که مسئولان باید مدیریت بحران داشته و تصمیمات را با موشکافی اتخاذ کنند؛ هر گام اشتباه، ممکن است جبران ناپذیر بوده یا هزینه زیادی به همراه داشته باشد.
امروز قیمت اقلام اساسی که با زندگی مردم گره خورده یکی از گردنههایی است که عبور از آن سخت خواهد بود. گندم یکی از مواد اولیه اساسی اقلام بسیاری بوده که با جهش قیمت دلار از ۳۰ به ۵۰ هزار تومان سبب شده تا گندمکاران پیش از سال زراعی جاری (شهریور) درخواست به روز رسانی قیمتها را داشته باشند. نرخی که شهریور ۱۴۰۱ دولت برای خرید تضمینی هر کیلو گندم تعیین کرد ۱۱.۵۰۰ تومان به اضافه ۱,۵۰۰ تومان جایزه تحویل در مجموع ۱۳ هزار تعیین شد. اما پس از گذشت ۵ ماه بهمن سال گذشته گندمکاران دوباره درخواست تغییر قیمت داشتند که تا امروز هنوز اعمال نشده است؛ البته هفته گذشته جلسه شورای قیمت گذاری محصولات کشاورزی برای تعیین تکلیف موضوع برگزار شد. به گفته برخی اعضای این شورا قیمت نهایی ۱۶ هزار تومان، ۱۵ هزار تومان قیمت تضمینی خرید گندم به اضافه ۱,۰۰۰ تومان جایزه تحویل خواهد بود. اما باید منتظر بود تا نظر نهایی از سوی سرپرست وزارت جهاد کشاورزی به عنوان نماینده دولت اعلام و ابلاغ شود. مهر در این باره چندین گزارش منتشر کرده که بازخوردهای زیادی از سوی کشاورزان و فعالان حوزه کشاورزی به همراه داشته است.
برخی از گندمکاران در واکنش به تعیین قیمت گندم به مبلغ ۱۶ هزار تومان عنوان کردهاند اگر قیمت خرید حتی ۱۷ هزار تومان هم باشد پاسخگوی هزینههای جاری گندمکاران نیست.
آیا گندم سر از دامداریها در میآورد؟
یکی از کشاورزان نوشته «من کشاورز گندمکار به نشانه اعتراض، محصول خود را به دامدار و مرغدار میدهم یا به زیان به غیر از دولت میفروشم تا مسؤولان بی تجربه و عاشق واردات تصمیمات درست تری بگیرند».
دیگری با گلایه به جایزه ۱۰۰۰ تومانی دولت به گندمکاران نوشته چرا مسؤولان، کشاورزان را تحت فشار میگذارند.
یکی دیگر از فعالان حوزه کشاورزی با اشاره به قیمت محصولات در کشورهای همسایه و غربی نوشته «هر کالایی در کشور تولید میشود گرانتر از قیمت همان محصول در سایر کشورها به دست مردم میرسد؛ چرا اصرار است گندم خیلی ارزانتر از این کشورها تحویل شود؟»
کامنت دیگر میگوید «با توجه به نرخ تورم تعیین ۱۶ هزار تومان برای هر کیلو خرید تضمینی گندم ظلم به کشاورز بوده و زحمت کشت آن به خرجش نمی ارزد». «دلال ها با قیمت بالاتر می خرند یا با وجود گوشت کیلویی ۴۰۰ هزار تومان، گندم را به دامداران میدهیم که تولید صرفه اقتصادی داشته باشد».
خلأ وجود یک اتحادیه
کشاورزی با اشاره به خلأ تشکل در این محصول نوشته «ای کاش کشاورز هم مثل کامیون دار اتحادیه داشت. در حال حاضر کشاورز و دامدار بیشتر زیانکار است تا گندمکار».
دیگری هم اظهار کرده میتوانیم ارز خارج کنیم و گندم را از کشوری مانند روسیه وارد کنیم. کشاورز دیگر هم تاکید دارد در بازار آزاد محصولاتش را به فروش برساند.
یک فارغ تحصیل دانشگاه هم برای مهر نوشته «در ۴۰ هکتار زمین، گندم دیم کاشتهام. تمام کالاها و خدمات از پاییز تا امروز دو برابر شده در حالی که تمام فشار دولت روی کشاورز متمرکز است».
کشاورزی هم که از عملکرد دولت در قبال کشاورزان راضی نیست با بی اعتمادی عنوان کرده دولت قرار است گندم را با قیمت پایین از گندمکار خریداری و با قیمت بالا به عراق صادر کند. این کشاورز پیش بینی کرده احتمالاً امسال بذر هم به اندازه کافی موجود نباشد.
گندمکار دیگری هم از یارانه کشاورز به دولت نوشته و عنوان کرده «در کجای دنیا کشاورز به دولت یارانه میدهد؟»
دیگری هم گفته «تعیین ۱۶ هزار تومان به معنی تعطیلی کشت گندم و از بین بردن کشاورزی در کشور است».
کشاورزی هم کامنت گذاشته «گندم را نه به دلال میدهم و نه به دولت؛ خوراک دام می کنم».
گندمکاری هم نوشته «هزینه تولید هر کیلو گندم ۱۷.۵۰۰ تومان، قیمت خرید دولت ۱۳ هزار تومان، کشاورز چرا باید کشت گندم داشته باشد؟»
دیگری هم از زکات گندم و ۱,۰۰۰ تومان جایزه دولت به گندم گفته که دوباره به جیب دولت بر میگردد.
کامنت های زیادی نوشته شده که گندمکاران از خلأ اتحادیه در بخش گندم میگویند و تاکید دارند چنین تصمیماتی جای خالی اتحادیه را ملموستر میکند.
گندمکاری هم به دولت گفته چرا به فکر کشاورزان نیست. یک بخاری گازی که ۳,۵۰۰ تومان به فروش میرسد ۲,۵۰۰ تومان یارانه دریافت میکند اما این رویه به کشاورز که میرسد متوقف میشود. «ای کاش آنقدری که دولت پشتیبان مافیای خودرو و… بود پشتیبان منافع مردم می بود».
فعال دیگر هم پیشنهاد فروش در بازار آزاد داده که بین ۲۲ تا ۲۵ هزار تومان امکان فروش وجود دارد.
ضرورت توجه به تجربیات سایر کشورها
در ادامه کشاورزی دیگری کامنت گذاشته، دولت حاضر است گندم را کیلویی ۲۱ هزار تومان از روسیه، دبی، چین و تاجیکستان وارد کند اما حاضر به خرید با قیمت مناسب از گندمکار داخلی نیست؛ بدا به حال کشاورز با وضعیت خشکسالی که وجود دارد.
گندمکار دیگر هم با اشاره به اینکه مسؤولان خوب است به مدیریت کشورهای همسایه نگاهی داشته باشد، نوشته؛ این رویه در آیندهای نه چندان دور به این ختم میشود که با دلار ۱۰۰ هزارتومانی گندم وارد کنیم.
دیگری هم خطاب به دولت ضرب المثل معروفی را بازآفرینی کرده و گفته «خرج که از خرمن زارع بود حاتم طایی شدن آسان بود».
دیگری هم نوشته حمایت از تولید با قیمت ۱۶ هزار تومان در حالی که کشاورز کل سال توان و سرمایهاش را میگذارد تا گندم مورد نیاز داخل را تأمین کند انصاف نیست. چگونه است که دولت عراق گندم را در مزرعه کیلویی ۳۳ هزار تومان خریداری میکند اما در ایران این رقم ۱۶ هزار تومان است. در چنین شرایطی کشاورز ترجیح میدهد گندم را به زیر قیمت مصوب در بازار به فروش برساند اما به دولت نفروشد.
یک گندمکار هم از هزینههای کشت نوشته «من یک کشاورز هستم، در سال زراعی موجود حدود ۷ هکتار گندم کاشتم. مجموع هزینهها بالای ۱۷۰ میلیون تومان شامل زمین اجارهای، هکتاری ۲۰ میلیون تومان، خرید بذر، سم، کود، آبیاری قطره و… شده است. در نتیجه تعیین قیمت گندم زیر ۲۰ هزار تومان یعنی ورشکستگی کشاورز».
یکی هم به قیمت پراید در طول یک سال اشاره کرده و مقایسه قیمتی از هر دو محصول داشته است. همچنین آمده، واردات گندم با هزینههای حمل و نقل و… به حدود هر کیلو ۳۰ هزار تومان میرسد. دولت با قیمت مناسب نخرد گندمکار به کشورهای همسایه میفروشد.