به گزارش اصناف شهر، احمد علیرضا بیگی، نماینده تبریز درباره اینکه بیثباتی قیمتها در بازار ارز باعث شده است که در آستانه سال نو برخی فروشندگان و تولیدکنندگان بلاتکلیف بمانند و برخی دست به خرید و فروش کالا آن هم در روزهای آخر سال نمیزنند، این رفتار چه تاثیری بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت، گفت: آنچه که تا به امروز اتفاق افتاده محصول دخالت دولت در بازار ارز است و اعلام کردند دولت به تأسی از دولتهای گذشته همان روشی که بارها آزموده و تجربه شده را استفاده کرده که جواب هم نداده، یعنی با ریختن دلار در بازار دیگ جوشان قیمت ارز را کنترل میکند و از قانون عرضه و تقاضا استفاده میکند برای اینکه قیمت ارز کنترل شود در حالی که این روش جواب نداده است.
بخش هایی از گفت و گوی علیرضابیگی را در ادامه می خوانید:
از دهه هفتاد تا به امروز قریب به ۲۸۰ میلیارد دلار ثروت این کشور را به بهانه کنترل قیمت ارز به این بازار ریختهاند. امروز هم اگر ریختن ارز در بازار اتفاق نیفتد باز هم قیمت سرکش دلار اقتصاد ما را از خودش متاثر خواهد کرد و این هم تمامی ندارد، در صورتی که تنها راه این است که ما ارزش پایه پولی کشور را تقویت کنیم. آن هم نه به وسیله ریختن دلار در بازار، بلکه باید تولید و نهادهای آن را تقویت کنیم اما عملاً سیاستهای ما امروز در جهت تقویت تولید نیست بلکه با همین شرایطی که در حال حاضر اتفاق میافتد، ما شاهد افزایش قیمتها هستیم که به ضرر تولید کننده است که از بازار تولید و صنعت خداحافظی میکند و کنار میکشد.
همه اتفاقاتی که در حوزه افزایش اقلام مورد نیاز مردم به طور مثال گوشت رخ داده است و دیگر کالاهایی که مورد نیاز مردم است، قبلاً وقوعاش قابل پیشبینی بود و میشد پیشبینی کرد وقوع چه اتفاقاتی و چه افزایش قیمتهایب در راه است و انتظار این بود که به وسیله تقویت تولید ما مانع از تحمیل چنین گرانی به مردم شویم اما موضوع این است که در حال حاضر دولت توانایی خودش را در خصوص کنترل بازار کالاهای اساسی از دست داده است.
کشاورزان، تولیدکنندگان و دامداران ما و همینطور در حوزه صنعت امید خودشان را از دست دادند و نمیتوانند در این شرایط سرپا بایستند و دوام بیاورند.
راهی که وجود دارد واقعی شدن اقتصاد کشور است ما باید بتوانیم دخل و خرج و زندگی مردم را تنظیم کنیم که متاسفانه چون در این جهت توفیق به دست نمیآوریم آن چیزی که اتفاق میافتد این است که بیشتر روی کاغذ داریم به اصطلاح دخل و خرج دولت را تنظیم میکنیم.
در مورد یکی از درآمدهای دولت که از طریق فروش نفت و میعانات نفتی به دست میآید، گفته میشود مثلا ما یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت از قرار هر بشکه ۸۵ دلار خواهیم فروخت و دلار به دست آمده را بر مبنای ۲۳ هزار تومان قیمت میگذاریم و بعد در هر کدام از این مولفهها اگر تغییری رخ داد و ما نتوانستیم یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت بفروشیم و نتوانستیم نفت تولیدی را ۸۵ دلار بفروشیم بر فرض به دلیلی قیمتها کاهش پیدا کرد این را کجا جبران میکنیم؟
در محاسبه ارزش دلار جبران میکنیم غافل از اینکه همین موضوع زندگی مردم را متاثر میکند و مردم دیگر همچین قابلیتی ندارند مانند دولت بیایند قیمت دلار را تنظیم کنند آنها ناچارند از قیمت دلار تبعیت کنند و دخل و خرجشان با یکدیگر جور در نمیآید و پیامدهای وحشتناکی به زندگی مردم تحمیل میکند و تا وقتی که ما اینگونه محاسبه میکنیم، حتما نخواهیم توانست اقتصاد کشور را واقعی کنیم و نتیجهاش این نابسامانی است که امروز به وجود آمده است.
امروز تعدادی از تولیدکنندگان ورشکست شدهاند و از حوزه تولید کنار کشیدهاند. دامدارانی دامهای خودشان را سر بریدند. مرغداریهایی جوجههای خودشان را از بین بردهاند چراکه نهادههای لازم به دستشان نرسید.
اینها فجایعی است که درگذر همه نوسانات در حال رخ دادن است و جبران ناپذیر است، بعد هم دولت تصورش این است که از رهگذر نوسانات قیمت ارز کسریهای خودش را جبران کند در صورتی که مردم زندگی شان را از دست میدهند.
اصلاً بنا نیست آدمها را عوض کنیم و آدمها در این قضیه مقصر نیستند، این نگرش اقتصادی دولت است که چنین مشکلاتی را به بار میآورد. دولت هم به معنای دولتی که در حال حاضر روی کار است نیست، بلکه منظور دولتهایی است که تاکنون داشتهایم است؛ بارها گفتم ماشین خراب است اما ما مدام راننده عوض میکنیم تا ماشین راه ببرد.