دوران انبارنشینیاش به سرآمده. عجب بخت و اقبالی. این روزگار، آن را هم بالانشین کرد. به لطف جناب تورم، بالاخره فرغونخان هم به نوایی رسید و بادی در غبغبه انداخت. آمده، شده، چشم و چراغ بازار! ۱۰۰ سال پیش نه، تاهمین ۲ سال پیش در پستو قایمش میکردند. آخر در شأن مغازه و فروشگاههای شیک ابزارفروشی نبود، جایش کنج نمور و تاریک انبار بود و سال تا سال رنگ و روی آدمیزاد نمیدید. همیشه خاک به دهان بود. حتی دسته بیلها هم به آن دهانکجی میکردند. آنها حداقل جلوی مغازه با سر در سطل بزرگی فرو شده بودند، منظور دسته بیلهاست، اما فرغون جماعت جایش ته انبار بود و ته مغازه. حالا سوگلی بازار است. از انبار بیرون آمده.
بازاریها میگویند نماد سرمایهدار بودن صاحب مغازه است دیگر! شیک و مجلسی، ردیف در رنگهای مختلف جلوی مغازهها با فیس و افاده پارک شده و تکچرخ تنهایش، برق میزند. جناب فرغون چنان ارج و منزلتی پیدا کرده که حجرهداری در بازار آهن شادآباد پایتخت دارد از فراقش میسوزد؛ «هفته پیش فرغونها را فروختم حالا دوباره گران شده، اگر این دوتا هم تمام شود واقعا نمیتوانم فرغون بخرم.» خلاصه ماجرا از این قرار است که این شنکش دستی و ساده، هم قیمت خودرو ۱۰ سال پیش شده!
سال ۹۶؛ فرغون ۶۰ هزار تومان
بازار آهن شادآباد، مختصات دقیق عرضه مستقیم فرغون به خلقالله است. اینجا نرخ یک دستگاه فرغون درست و درمان از یک میلیون تومان شروع میشود. البته هر فروشگاهی، چند مدل فرغون ارزانتر هم در دست و بالشان دارند که ارزانتر است. پایینترین قیمت ۷۰۰ هزار تومان است. این مدلها در واقع یک نمونه یا یک ماکت بد از فرغون هستند؛ نمونهای از یک جنس به دردنخور که صرفا برای توجیه خریدار و مقایسه جنس خوب و بد است. فروشنده خودش توصیه میکند اگر یک چیز قرص و محکم میخواهی از آن گرانترها ببر. بعد میرود اجناس را با هم مقایسه میکند؛ «ببین این لولهای است، ورقش هم نازک است، لاستیکش هم بادی نیست، تو پر است. ۳ماه هم کار نمیدهد. زود زهوارش درمیرود. اما این یکی ورق نبشی در آن کار شده، ورقها را ببین، چه ضخامتی داره. مدلهایی که جنسشان فوقالعاده است و جان سخت، نرخهای متفاوتی دارند. بستگی دارد چه لاستیکی بخواهی زیرش بیندازی؛ توپر، بادی، ایرانی، چینی، هندی.»
بازاریها ۴ سال پیش را بهخاطر میآورند؛ یعنی سال ۹۶. آن موقع قیمت یک فرغون اگر میترکاند ۷۰ هزار تومان بود. حاج رضا یکی از قدیمیهای این بازار میگوید: «قیمت فرغونها نسبت به ۴ سال پیش بیش از ۱۰ برابر و نسبت به ۶ماه پیش ۲۰ درصد گرانتر شده است. البته فقط فرغون نیست همه ابزارها و لوازم بهشدت گران شده. از همه بیشتر ابزارهای برقی مثل دریل، سنگ فرز و… برخی برندها نسبت به ۴ سال پیش تا ۳۰ برابر افزایش قیمت داشته.»
فرغونهای برند؛ ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان
برندبازی در بازار فرغون هم داغ است. مارکهای معروف فرغونهای داخلی قیمتشان از یک میلیون تومان شروع میشود و خیلی مته به خشخاش بگذارند به یک میلیون و ۷۰۰ یا ۸۰۰ برسند. اما در بازار فرغون علاوه بر برندهای داخلی، برندهای خارجی هم یافت میشود. مثلا فرغون مارک هامرلین که ساخت کمپانی هامرلین فرانسه است. دستکم ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ناقابل ارزش دارد. بهگفته فروشنده این مارک، آپشنهای این فرغون از این قرار است؛ «طراحی این وسیله بسیار دقیق و هوشمندانه است. دستگیرهها طوری طراحی شده که کمترین فشار را به پاها و کمر وارد میکند. اندازه قد آن استاندارد جهانی است و ورق آن بسیار محکم و البته سبک و ضدآب است. از خصوصیات این برند چرخها و بلبرینگ چرخهای آن است که به لحاظ اندازه و کارکرد و روان بودن نمونه ندارد!»
اگر جناب فرغون را روی ترازو به چالش بکشید؛ ۲۰ تا ۳۰ کیلوگرم وزن دارد. یعنی با یک حساب سرانگشتی این وسیله شنکش معمولی که چهار تکه آهن است و یک لاستیک، مجموعا کیلویی ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان آب میخورد؛ البته برای برند داخلی. خارجیها کیلویی ۱۸۰ هزار تومان خرج دارند. آقای محمدی یکی از کاسبان بازار آهن تهران میگوید: «قیمت فرغون و همه وسایل و ابزارآلات همچنان روبه بالاست. در ۶ماه گذشته ۲۰ فرغون فروختم در همین فاصله اگر همه سرمایه و سودی که از فروش فرغونها نصیبم شده را خرج خرید فرغون جدید کنم، میتوانم فقط ۱۷ فرغون بخرم.»
سال ۹۲ پراید کارکرده؛ ۱۴۰۰ فرغون صفر برند
از کنار نرخ حساس فرغون به این آسانی نمیتوان رد شد. بازاریها هم از صبح تا شب پشت دخلشان مینشینند و برای هم تعریف میکنند که چند سال پیش با فلان تومان چه میخریدیم الان چه میتوان خرید. البته این روزها یکی از سرگرمیهای همه ما شده؛ چرتکه انداختن و دو دو تا چهارتا کردن در مورد ارزش پول. حاجسلیم، ابزار فروش میگوید انگار صدسال گذشته، اما این بلا فقط در ۱۰ سال سرمان آمده: «سال ۹۲ برای شاگردم که در همین مغازه کار میکند، یک پراید دست دوم خریدم ۳ میلیون و نیم. واقعا چه بگویم الان با این پولها میتوان فرغون خرید.»
در بازار گرانی و قیمت نجومی فرغون پای همه چیز و همه کس نوشته میشود؛ از مردم گرفته تا دولتها، برجام، رفتار اجتماعی، سیاستهای اقتصادی، فساد مالی، عدمنظارت و مدیریت، کرونا، امید به زندگی، انگیزههای روانی و… جناب فرغون اگر این روزها بالانشین شده، خودش دست تنها نبوده و ماجرا اصلا شوخی و طنز نیست. مجموعهای از اشکالات باعث شده نرخ یک فرغون به قیمت تمامشده یک خودرو در یک دهه پیش برسد.